بانی دوست داشتنی
شخصیت اصلی داستان اینطور خودش را معرفی میکند:
– من بانی عزیز و دوست داشتنی هستم. مامانم اینطوری میگوید. من تقریباً عاشق هر چیزی هستم که فکرش را بکنید. عاشق خانوادهام هستم. عاشق آفتابم. عاشق اینکه بنشینم و کتاب بخوانم. عاشق هنرم. عاشق کمک کردن به مامانم. عاشق اینکه وقتی مامان دارد چیزی درست میکند تماشایش کنم ولی بیشتر از همه عاشق….
درست از همینجاست که ماجرا شروع میشود. همان اتفاقی که برای بانی دوست داشتنی میافتد. به نظر میرسد این عشقش کمی کار دستش میدهد. به هر حال ماجرای بانی دوست داشتنی از همین عشق دردسرساز شروع شد.
کتاب از نظر قصه و تصویرگری و حتی نوع چینش جملات در کنار هم کاملاً مناسب گروه سنی خردسال است. این را وقتی متوجه میشوی که کتاب را مقابل کودکی با گروه سنی پایین قرار میدهی. او خودش را دقیقاً در کتاب میبیند اصلاً متوجه میشود که بانی میتواند خود او باشد. هرچند بانیِ توی کتاب یک خرگوش است.
خانواده! مد! سرگرمی!
با بانی دوست داشتنی آشنا شوید. او تقریبا عاشق هرچیزی است، به خصوص لباس بازی. اما وقتی لباس مادرش را بدون اجازه برمیدارد و آن را پاره و نخکش میکند، توی دردسر میافتد و باید راهحلی برایش پیدا کند. آیا عشق و علاقهاش به هنر و کاردستی باعث میشود ماجرا بهخیر بگذرد؟
کریستینآ. لومباردی تصویرگر و طراح گرافیک است که در مونت کلیر، نیوجرسی، زندگی میکند. او هم مثل بانی دوست داشتنی، عاشق درست کردن چیزهای خوشگل است. این اولین کتاب اوست.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.